مدح و مرثیۀ امام حسن مجتبی علیهالسلام
نه بوی مُشک نه چون بوی نافۀ خُتن است نه بوی یاسمن است این نه بوی یاس من است نه بوی چادر خاکی نه عطـر آن گـودال بقیع روضۀ مکشوف کوچه و زدن است برای گریه بر این صحنه یا که دیدارش میان هر مژه با چشم جنگ تن به تن است به جز بقـیع که در اشک نیز میسـوزیم همیـشه گـرمی آتـش دلیل سوخـتن است کسی که دست به سینه است توی کرببلا چگونه است که پیش تو دست بر دهن است؟! غریب کیست کسی که هنوز بیحرم است؟ و یا کسی که به هنگام مرگ بیکفن است؟! غمش ز جنس حسین است هرکه مظلوم است حسنتر است کسی که غریب در وطن است خـراب هــم که نـبـاشـد بـه اعـتـقـاد مـن تمام غـربت اینجا به خاطر حسن است! |